انتهای قصه
انتهای قصه

انتهای قصه

عوضی

من عوض میشم 

زندگیم عوض میشه 

اما تو چی؟ 

تو هنوز با اون چشمای سر گردون و خنده ی چندش ناکت....  

داشت باورم میشد 

داشت مجبورم میکرد باور کنم 

اما... 

در این مورد من عوض نمیشم... 

از شاهرود

فکر نمیکردم بهمون از این امکانات بدن ولی خداییش تا الان میزبانیشون بد نبوده! افتتاحیه ی فوق العاده مسخره ای داشتن سیعدلو هم که اینقد براش پلاکارد خیرمقدم زده بودن همشونو ضایع کرد و مراسمو باقالی کرد تا نشون بده هنوزم ورزش دخترا تو این خراب شده واسشون ارزشی نداره درحالیکه میدونم  واسه ی پسرا که میرن بابلسر و کلی بهشون خوش میگذره درحالیکه ما تو این گرما کباب شدیم با سر میدوئه! بازی اولو عالی بودیم(دیشب) 

امروزصبح هم به بچه های تیم ملی باختیم 

ولی از گروهمون صعود کردیم 

فردا استراحت داریم

پس فردا بازی داریم که به امید خدا میبریم و میریم واسه اولی 

همچنان همه چی ارومه  

ما هم اتیش خودمونو میسوزونیم و از شیطونیکردن غافل نمیشیم!!! 

کلی هم اتفاقای خوب افتاده  

من دیگه برم دوش بگیرم  

به امید پیروزی وسرویس کردن دهن حریف

 

 

ما رفتیم

به نام کسی که حرف اخر رو میزنه 

دیشب اسپانیا کشور من بود! وای کاسیاس که گریه میکرد این قلب ما هم حالش دست خودش نبود! 

بعد بازی وقتی رفتم تو اتاقم نگاهم افتاد به تیم اسپانیایی که رو دیوار اتاقم بود..یادگار یورو ۲۰۰۸  

الحق که حقشون بود اگه دروازه بان ما هم امروز یه ذره غیرت کاسیاسو داشت امروز شاید ما کمتر گل میخوردیمو قشنگتر میبردیم! 

دارم کم کم ساکمو میبندم که فردا شب بریم 

بماند که امروز به خاطر ساک و لباس چقدر اذیت کردن. یه لحظه جلو مربیمون خجالت کشیدم. بنده خدا الان پیش خودش فکر میکنه که چه اشتباهی کرده اومده اینجا ولی خوب تقصیر ما ها چیه برن مدیریتشونو درست کنن که یه انباردار نیاد با ما سرو کله بزنه!  

امیدمو بستم به خدا ما تلاشمونو کردیم امیدوارم اسب مرادمون چهارنعل بتازه و ماهم حسابی هم ببریم و هم خوش بگذرونیم! 

استرس هم ندارم خیلی هم خوبم شما دوستای گلم هم واسه من و تیمم دعا کنید که من دوباره سرحال و توپ برگردم  

شیرینی شما هم محفوظ