انتهای قصه
انتهای قصه

انتهای قصه

من برگشتم

وای خدایا ممنونم از مدیران عزیز بلاگ اسکای که دوباره کلید خونه ی قدیمیمو بهم دادن تا بتونم پا بذارم توش..فیروزه دوباره برگشت..

بعد ازاینکه نتونستم به رمز وبلاگم دسترسی پیدا کنم رفتم بلاگفا..ولی..هیچ جا بلاگ اسکای نمیشه..

میرم وسایلمو جمع میکنم و پستامو منتقل میکنم به همین جا..

امروز ی دختر بیست و چهار ساله ام که دانشجوی فو لیسانسه و سعی میکنه امتحان فرداشو بخونه تا امتحانا هم تموم شن برن پی کارشون و من نفس بکشمممم..

ای خدا ممنون که  خونمو برگردوندی بهم