دیشب

سلام 

گرچه درونم پر از درد است... 

شکایت نمیکنم 

شاید خواست توست 

ایمان دارم کاری نیست که بی خواست تو صورت گیرد 

ولی.. 

دیشب را دوست داشتم 

ارامم کرد 

چه حالی بود 

بعد از سه روز فکرهای بیهوده. 

ارامم 

به چیزی فکر نمیکنم 

خودم هستم و تو 

با همه یا بدون هیچکس 

im fine 

im ok 

i feel fine...  

khodaya shokret

من خوبم

حال ما خوب است

ملالی نیست جز های هوی باد غمهای زمان

come on..

comE onN

ایا

زندگی میگذرد

اینجا هیچ اتفاق خاصی نمی افتد

این روزها میخواهم باور کنم

که زندگی

زندگی من

زندگی شاید

....

از امروز تا بیست و شیش روز دیگه

...

خدا به دادم برسه

اگه یه روز به حال یکی گریه کنی

فک میکنی واقعا داری برا اون گریه میکنی؟

اصن براش گریه میکنی؟

...

خدا..

با همه وجودت..


نه..


من حرفی ندارم دیگه اینجا...


سه نقطه های زندگیم

اونقد زیاد شده

که 

نقطه هاش هنگ کرده

دیگه خودشونم نمیدونند که واسه چی هستند


از گفتن کاش متنفرم

کاش تو زندگیه من جایی نداره

کاش مال ادمایی نیست که تو رو دارن..مگه نه؟؟